مشخصات : یک فایل ورد (تعداد صفحات : 5)
اصطلاح «جامعهمدنی» با «قانونگرایی» و «قانونمداری» یکسان انگاشته میشود. هر چند کلیّت این تساوی مورد تردید واقع شده، اما بدون شک، قانون یکی از مؤلفههای جامعه مدنی میباشد. از آنجا که زیربنای جامعه مدنی، عقلانیّت بشری بوده و بر انسانمحوری تکیه خاص دارد، قانون موردپسند آن هم، صبغه بشری دارد. طرح چنین تزی در جامعه اسلامی که همه قوانین آن منشأ الهی دارد، جای تأمّل است. جامعه اسلامی (همانند همه جوامع دیگر) برای حفظ نظم و انسجام نیازمند به قانون است، چرا که آزادی مطلق و بیحدّومرز انسان موجب اضمحلال جامعه است. اما بحث بر سر این است که چه کسی این حد و مرز را تعیین میکند؟ و کدام قانون، امت اسلامی را به سوی هدف سوق میدهد؟ بشری یا الهی؟
تعریف قانون
واژه «قانون» معرّب Canon، در اصل سریانی یا یونانی است و پس از انتقال به لغت عرب، در معنای اندازه، مقیاس اشیاء و قضیّه کلّی که بیانگر یک رشته جزئیات است و نیز به معنای اصل هر چیز به کار رفته است.
ضرورت وجود قانون
از مسائل مهم در فلسفه حقوق، مبحث ضرورت قانون است. قانون چه خلأی را پر میکند و چه نیازی را برمیآورد، که با نبود آن بشر احساس کمبود مینماید؟
برای درک ضرورت وجود قانون، باید به دو ویژگی انسان توجّه کرد:
1- ویژگی تکاثر و افزونطلبی.
2- ویژگی حبّ نفس یا خویشتن دوستی.
پیشینه قانون
بشر هیچگاه بدون قانون و آیین زندگی و مقررات اجتماعی به سر نبرده است و از ابتدا به ضرورت مقرراتی، چه به صورت آداب و رسوم، چه قانون مدوّن اذعان داشته است.
نقش قانون
کارکرد اصلی قانون، تنظیم رفتارهای اعضای یک جامعه است، که به طور طبیعی دچار تعارضند. قانون در حکم خطکشی مهندسی اجتماعی است که ساختارهای جامعه را در سطوح متفاوت طراحی میکند. قانون، عقل اجتماع است. عقل، زیادهطلبی و خشونتورزی را در روح آدمی تعدیل و کنترل میکند، قانون نیز زیادهطلبی در قدرت و ثروت را (که به تنازع و خشونت میانجامد)، کنترل میکند. نقش قانون صحیح و مبتنی بر اصول انسانی، تعیین حدّ و مرزها، از بین بردن زمینه اختلافها، دفع تجاوز متجاوزان، داوری میان انسانها، نشان دادن راه تعالی و کمال، ایجاد نظم، برقراری عدالت و فراهم نمودن زمینههای تکامل انسان است.
انواع قانون
تشریع و قانونگذاری، تقسیمات گونهگونی دارد. معروفترین آن، تقسیم قانون به دوگونه است: قانون و تشریع ساخته دست بشر، و دیگر قانون و تشریع الهی.
تفاوت قوانین الهی و بشری
قوانین الهی از نظر ماهیّت و نیز در قلمرو عمل، با قوانین موضوعه بشری تفاوت اساسی دارد. هدف و قدر جامع (و در واقع نقطه ضعف) تمام قوانین بشری «راهنمایی در بهرهبرداری بهتر و بیشتر از مزایای مادی و دنیوی است»، در حالی که سعادت و کمال بشر در این بُعد منحصر نمیشود. سعادت روحی، و توجه به ابعاد درونی انسانیت، بسی عمیقتر و مهمتر است، که قوانین بشری از دستیابی به آن ناتوان است.
نقص ادراکات بشری
آیا بشر، امتیازات و ویژگیهایی که برای قانونگذار، و وضع قانون مطلوب گفته شد، دارد؟ بیشک دانش و معلومات محدود و ناقص بشر به آن جا نرسیده است که بتواند مدینهای فاضله، بدون عیب و نقص براساس ضوابط و قوانین خودساخته، برپا سازد. مهمترین نقص قوانین بشری، از جهل او نسبت به انسان و جنبههای مختلف وی سرچشمه میگیرد.
بازدید امروز |
53 |
بازدید دیروز |
405 |
بازدید این ماه |
5106 |
بازدید این سال |
5106 |
بازدید کل |
194510 |